زنان دنیا را رنگی‌تر می‌بینند یا مردان؟

Couple Looking at Each Other

همه ما می‌دانیم که زنان و مردان از بسیاری جهات با یکدیگر تفاوت دارند اما آیا می‌دانستید که دامنه تفاوت‌های جنسیتی از مبحث فیزیولوژی و رفتار نیز فراتر رفته است؟ مطالعات نشان می‌دهد که زنان و مردان نسبت به محیط اطرافشان دید بسیار متفاوتی دارند، در حقیقت این زنان هستند که رنگ‌ها را بهتر و این مردان هستند که اجسام در حال حرکت را سریع‌تر تشخیص می‌دهند! مطالعات حاکی از آن است که ریشه تفاوت در دید متفاوت زنان با مردان به تاریخچه زندگی ابناء بشر بازمی‌گردد.

عکس-1

مردان در تشخیص رنگ مغلوب زنان می‌شوند

تشخیص درست رنگ در اصل سه بعد دارد: ته رنگ یا والور رنگی یا فام رنگ (Hue) که در اصل خود رنگ اعم از آبی و زرد و سبز است؛ میزان اشباع رنگ (Saturation) که به عمق رنگ برمی‌گردد یعنی اگر شما اشباع رنگ را در تصویری تقویت کنید در اصل به بیننده می‌گویید که بیش‌تر ببیند؛ و در آخر هم میزان شفافیت یا روشنی (Brightness) است که به انعکاس نور بازمی‌گردد. اما آیا می‌دانستید که مردان در تشخیص سایه‌های رنگ آبی، زرد و سبز مغلوب زنان می‌شوند؟ زنان و مردان قطعاً دید مشابهی ندارند. مطالعات نشان داده آنچه مردان سفید می‌بینند، زنان زرد روشن تشخیص می‌دهند البته این قاعده همیشگی نیست. ریشه این اختلاف هم در فیزیولوژی متفاوت زنان و مردان نهفته است.

عصب‌شناسان امروز بر این باور هستند که زنان در تشخیص رنگ‌ها بسیار بهتر از مردان عمل می‌کنند. اما در مقابل مردان نیز حساسیت بیش‌تری نسبت به جابجایی اشیاء در محدوده دیدشان دارند درحالی‌که زنان جابجایی و حرکت را در زاویه دیدشان خیلی دیرتر درک می‌کنند  و این هم یک دلیل است که نشان می‌دهد چرا مردان در رانندگی بهتر، سریع‌تر و بجاتر عمل می‌کنند.

عکس-2

مردان چه رنگ‌هایی را خوب تشخیص نمی‌دهند؟

محققین بر این باور هستند که اگر زنان رنگ‌های متفاوت را بهتر و صحیح‌تر تشخیص می‌دهند؛ مردان هم قادر به تعقیب اشیاء پرسرعت و تشخیص جزئیات از مسافت-های دور هستند و این در حالی است که هرگونه حرکت در زاویه دیدشان را هم بهتر تشخیص می‌دهند. دانشمندان معتقدند که سازگاری‌های بشر به‌واسطه تکامل احتمالاً باعث شکل‌گیری چنین توانایی‌های متفاوتی شده است. محققین کالج بروکلین پس از آزمایش‌های متعدد بر روی گروهی از افراد جوان بالغ با توان دید عادی ثابت کردند که مردان و زنان سایه‌های متفاوتی را به اشیاء یکسان نسبت می-دهند. این امر تا حدودی قابل توجیه است. تیم کالج بروکلین در مقاله‌ای که در مجله بیولوژی چاپ شده، این‌طور نتیجه‌گیری می‌کند که زنان و مردان برای آنکه بتوانند از یک تصویر برداشتی مشابه داشته باشند، نیازمند دریافت طول‌موج‌های مختلفی هستند. جالب اینجاست که مردان از میان اکثر طیف‌های مرئی بیش‌تر به طول موج-های بلندتر نیاز دارند بنابراین نظر به این‌که رنگ‌های گرم همچون نارنجی طول‌موج‌های بلندتری دارند درنتیجه این رنگ‌ها به چشم مردان بیش‌تر قرمز هستند تا نارنجی درحالی‌که زنان دقیقاً نارنجی را نارنجی می‌بینند و قرمز را قرمز. حتی زنان سبزی برگ درختان و چمن را هم بهتر از مردان تشخیص می‌دهند درحالی‌که برای مردان رنگ سبز آن‌قدرها هم که باید سبز نیست. در حقیقت مردان از رنگ سبز که حاصل ترکیب رنگ آبی و رنگ زرد است، بیش‌تر زردی را می‌بینند. در جمع‌بندی می-توان این‌طور گفت که مردان کم‌تر می‌توانند سایه‌های با طیف‌های رنگی آبی، سبز و حتی زرد را از یکدیگر تفکیک کنند.

مردان به خاطر دیدشان رانندگان بهتری هستند؟

همان‌طور که گفته شد، مردان بیش‌تر این قابلیت را دارند که اشیاء متحرک و حتی جزییات آن‌ها را از فاصله‌های دور تشخیص دهند. آزمایش‌ها نشان می‌دهند که اکثر مردان توانایی خارق‌العاده‌ای در تعقیب فلش‌های باریک و گذرایی دارند که در میان نورهای چشمک‌زن به این طرف و آن طرف برده می‌شوند. از طرفی مطالعات حاکی از آن است که ریشه این توانایی به تاثیر هورمون‌های مردانگی در تکامل یاخته‌های عصبی قشری از مغز که به بینایی اختصاص دارد، برمی‌گردد. نقش هورمون تستسترون در این میان غیرقابل‌انکار است مخصوصاً اینکه در زمان تولد یاخته‌های عصبی این بخش از مغز مردان حدوداً ۲۵ درصد بیش‌تر از زنان است. این مسئله تا حدودی در رانندگی بهتر نیز تأثیرگذار است اما واقعیت امر این است که رانندگی بهتر مردان بیش‌تر به این خاطر است که آن‌ها نسبت به زنان ریسک‌پذیرتر هستند. این اغلب مردان هستند که سرعت‌های بالا را دوست دارند، مردان هستند که اغلب نزدیک شدن به ماشین جلویی را خطرناک نمی‌دانند و درنهایت این معمولاً مردان هستند که بدون کمربند ایمنی هم رانندگی می‌کنند درحالی‌که زنان این قبیل کارها را کم‌تر انجام می‌دهند. این مسئله یک بعد دیگر هم دارد و آن این است که بر اساس آمارهای جهانی، مردان بیش‌تر از زنان تصادف می‌کنند.

عکس-4

تکامل

یافته‌ها فرضیه‌ای به نام انسان شکارچی – انسان گردآورنده را تقویت می‌کند. این فرضیه عنوان می‌کند که جنسیت‌های مختلف توانایی‌های روان‌شناختی متفاوتی را پشت سر گذاشته‌اند تنها به این منظور که بتوانند با وظایف تاریخی خودسازگاری بیش‌تری پیدا کنند. چنانچه گفته شد، آزمایش‌های انجام شده بر روی مردان نشان می‌دهد که آن‌ها مشخصاً حساسیت بیش‌تری نسبت به جزئیات و محرک‌های پرسرعت دارند و محققین این نکته را خاطرنشان می‌کنند که اجداد شکارچی ما مجبور بوده‌اند که شکار و شکارچیان احتمالی را از مسافتی دور تشخیص دهند، طبقه‌بندی و تفکیک اشیاء از یکدیگر نیز جزئی از حیات انسان‌ها بوده و بدون هیچ تردیدی تفاوت-های کنونی حاصل نحوه زندگی بشر در طی مدت‌های مدید است. مردان شکارچی گذشته امروز همچنان تفاوت‌های تشخیصی خود را بروز می‌دهند درحالی‌که زنان درگذشته تاریخی خود بیش‌تر موظف به تهیه غذا و گردآوری میوه بوده‌اند و این مسئله سبب سازگاری بیش‌تر زنان با اشیاء ثابت و نزدیک شده است.

عکس-5

پروفسور جان باربر (John Barber) استاد دانشگاه لندن می‌گوید که نباید فراموش کرد که زنان اغلب در مواردی نظیر حساسیت در تشخیص رنگ‌های مجرد ضعیف‌تر از مردان عمل می‌کنند. اما به هر صورت زمانی که سخن از تشخیص سایه‌های مختلف یک رنگ یا درجات رنگی است، موضوع کاملاً فرق می‌کند. در این شرایط زنان نسبت به مردان برتری قابل‌توجهی دارند.

منبع :

national geographic

smith sonian mag

RD

DigiMAG

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*